حقوق شهروندی (اساسی)در فقه و حقوق افغانستان

انسان برای تداوم زندگی خود نیاز به حقوقی دارد که معمولا از سوی شارع مقدس و قوانین موضوعه در نظر گرفته شده است. بر علاوه ی که این حقوق به رسمیت شناخته شده است رعایت و احترام ان نسبت به همه الزامی دانسته می شود. این حقوق می تواند شامل حق حیات ، ازادی عقیده و بیان و حقوق دیگر باشد. اسلام به عنوان دین جامع در جهان ، ارجحیت بیشتری به انسان داده ،طوریکه تعرض نسبت به حق حیات وی را به مثابه تعرض به حقوق تمامی جمعیت جهان پنداشته است. و همینطور، قانون اساسی افغانستان هم توجه خاصی به حقوق شهروندی مبذول داشته است و به گونه صریح از ان حمایت نموده است.

در آمد:

در این شکی نیست که انسان یک موجود اجتماعی است و از این رو دارای یک سلسله حقوقی است که این حقوق از زمانیکه انسان پا به جامعه هستی گذاشته از سوی خداوند متعال برای انسان اعطاء شده و سپس بعد از مدت زمانی انسان ها هم به فکر این شدند که باید همه انسان ها دارای حقوق یکسان باشند.

و از سوی دیگر ، برای تداوم حیات انسان در زمین و حفظ روابط اجتماعی و سیاسی انسانها، شناخت حقوق و رعایت آن ضروری است. بدون رعایت حقوق همدیگر زندگی تبدیل به جهنمی می گردد که بشریت در لابه لای شعله هایش می سوزد.

بناء، ما در این مقاله به بیان کوتاه حقوق شهروندی از نگاه اسلام؛ که واقعا اسلام برای انسان ها چه اندازه حق و حقوق اعطا نموده است؟ و در نگاه دیگر، با مراجعه به قانون اساسی می خواهیم بدانیم که تا چه حد حقوق شهروندی در این قانون انعکاس یافته است. در اغاز به بیان مفهوم حقوق شهروندی مختصر اشاره می کنیم.

مفهوم حقوق شهروندی

مفهوم شهروندی، این افراد نیستند که تابعی از دولت قرار می‌گیرند، بلکه دولت تابعی از شهروندان و مبتنی بر تصمیم گیری و خواست آن‌ها ست. در شهروندی دولت وابسته به افراد جامعه است و بر همین مبنا است که شهروندی جزء اصول، مولفه‌ها و پیش شرط‌ های دموکراسی در نظرگرفته شده است. علمای حقوق در رابطه با حقوق شهروندی سه نوع حق را طرح کرده اند:

۱- حقوق مدنی: که به حقوق فردی در قانون اطلاق می‌شوند. شامل آزادی افراد برای زندگی در هر جایی که انتخاب می‌کنند، آزادی بیان و مذهب، حق مالکیت، حق دادرسی یکسان در برابر قانون و…

۲ – حقوق سیاسی: بویژه حق شرکت در انتخابات و انتخاب شدن، انتخاب کردن و…

۳- حقوق اجتماعی: که به حق طبیعی فرد برای بهره‌مند شدن از یک حداقل استاندارد رفاه اقتصادی و امنیتی مربوط می‌شود. شامل مزایای بهداشتی و درمانی، تأمین اجتماعی در صورت بیکاری، تعیین حداقل سطح دستمزد می گردد.

در پی بیان مفهوم حقوق شهروندی ، اینکه به بیان حقوق شهروندی از دیدگاه فقه و حقوق می پردازیم:

 

الف: حقوق شهروندی در فقه 

اسلام به عنوان دین کامل ، توجه خاصی به انسان دارد ؛ روی همین دلیل است که یک سلسله حقوقی را برای انسان در نظر گرفته است که و جود ان باعث بقاء و کرامت انسانی است که به چند نمونه ان اشاره می کنیم.

۱- حق حیات

اولین حقوق شهروندی که در اسلام مطرح و حائز اهمیت است حق حیات می باشد، چون تمام حقوق، به حیات انسان تعلق دارد. یعنی جان و حیات انسان محترم و کسی حق تعرض و تعدی به آن ندارد. و در باور و عقیده اسلامی، انسان تا حدی محترم و ارزشمند است، فلسفه وجود هستی بخاطر انسان است. چنانچه الله (ج) در سوره بقره آیه ۲۹ میفرماید:

هُوَالذی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الأَرضِ جَمِیعَاً». ترجمه( خدا آن کسی است که همه موجودات و پدیده های روی زمین را برای شما آفریده است…)

اری؛ این مخلوق با کرامت، حق حیات از مسلم ترین حقوق اوست، و سلب حق حیات از او جایز نیست؛ مگر در مواردی که قانون اسلام تشخیص بدهد آن هم در محکمه ای که بر اساس عدالت حکم صادر گردد. سلب حق حیات یک فرد بدون جرم (قصاص، فساد) همانند قتل تمام بشریت است. یعنی مرگ شخصی در جامعه انسانی مرگ همه است؛ و حیات فردی همانند زنده کردن و حیات بخشیدن به جامعه است. خداوند بزرگ در سوره مائده آیه ۳۲ قرانکریم میفرمایند:‌

… مَنْ قَتَلَ نَفْسَاً بِغَیرِ نَفْس أَوْ فَسَادَاً فِی الأَرْض فَکَأَنَما قَتَلَ الناسَ جَمِیعَاً وَ مَنْ أَحْیاها فَکأَنَما أَحْیا الناس جَمِیعَاً».

هر کس، کسی را جز به قصاص و قتل، یا کیفر فسادی در زمین بکشد، چنان است که گویی همه ی مردم را کشته باشد، و هر کس، کسی را زنده بدارد، چنان است که همه مردم را زندگی داده باشد.

و با ملاحظه مقاصد شریعت، به عمق و فلسفه حقوق شهروند و بشریت، بیشتر و بهتر متوجه می شویم؛ که شارع مقدس چه هدفی را تعقیب می کند و تا چه اندازه به حق حیات انسان که اولین و ازجمله بنیادترین حقوق بشر به شمار میرود را بر همه گان احترامش را واجب گرداننده است و هیچ کسی حق ندارد بدون کدام علت این حق را از کسی سلب نماید .

 

۲آزادی عقیده 

و دومین حق از حقوق بنیادین که اسلام آن را مورد توجه قرار داده است آزادی عقیده است . با این توضیح که اسلام در این مورد اشارات زیاد نموده است و عقیده هرشخص را آزاد گذاشته است که هرشخصی هر عقیده را که داشته باشد میتواند ازآن پیروی نماید. عقیده در اسلام آزاد است و کسی را به جرم عقیده نباید مورد آزار و اذیت قرار داد. از نظر اسلام اکراهی در پذیرش عقیده نیست، دعوت به سوی اسلام به معنی اجبار به پذیرش اسلام نیست، اصولاً فراخوان و دعوت امری است طبیعی و هر فکر و اندیشه چنین حقی را دارا می باشد.

از بیان روش دعوت اسلامی برمی آید که هیچ جبر و اکراهی در پذیرش نیست و عدم پذیرش هم تهدیدی متوجه فرد دعوت شونده نمی باشد.

چون در کار دین، و پذیرش دین اکراه و اجباری نیست.. انتخاب و پذیرش و عدم پذیرش بیانگر آزادی در اسلام است

الله متعال در مورد این که در دین اسلام هرگز اکراه جای ندارد میفرماید:‌ «لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی» بقره/۲۵۶.»

ترجمه :‌ « در کار دین اکراه روا نیست، چرا که راه از بیراهه به روشنی آشکار شده است».

 

۳آزادی بیان

در مورد آزادی بیان، نظام اسلامی برای ابراز اندیشه و بیان؛ حق ویژه ای قائل است. خالق انسان همزمان با خلقت انسان، یکی از نعمتهای مورد توجه بعد از خلقت انسان را نام ببرید و آن هم « بیان» است. خداوند ج در سوره الرحمن در ایه های ۱،۲،۳،۴ فرموده است: «الرحمن، علم القرآن، خلق الإنسان، علمه البیان» ترجمه: .«خداوند مهربان، قرآن را یاد داد، انسان را آفرید، به او بیان آموخت» .بیان، سخن گفتن برای ابراز و اظهار مافی الضمیر و آنچه در دل دارد.

موضوع بیان موضوعی صوری و نمایشی نیست؛ بلکه خداوند تمام نعمتهای وجودی را به انسان بخشیده تا در حد اعلا و در مسیر صحیح، از آنها به نفع خودش و جامعه بهره گیرد.و برای اینکه آموزش قرآن را مقدم آورده است؛ قرآن نعمت اصلی است و انسان در سایه آن از نعمتهای الهی بهره درست و صحیح می برد. و بیان و اندیشه اگر در سایه قرآن باشد، برای انسان مفید است. بیان اندیشه را آزاد گذاشته است، و شنیدن اندیشه دیگران و انتخاب صحیح را هم آزاد گذاشته و انسان را مختار کرده است. چون در نظام اسلامی فضای گفتگو آزاد است؛ اما به شرطی که بر اساس «حکمت و موعظه حسنه» باشد و حدود و مرز دیگران،اندیشه و عقیده دیگران را مورد تجاوز و تعدی قرار نگیرد. نص صریح قرآن آزادی بیان و گفت وگو را مشخص و معلوم نموده است در ایه ۱۸سوره زمر امده است:( فبشر عباد، الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه، اولئک الذین هداهم الله و اولئک هم أولوا الألباب». مژده بده به بندگانم، آن کسانی که به همه سخنان گوش فرا می دهند، و از نیکوترین و زیباترین آنها پیروی می کنند. آنان کسانیند که خدا هدایت شان بخشیده است و ایشان واقعاً خردمندند.

 

ب: حقوق شهروندی در حقوق

یکی از ویژگی های نظام دموکراتیک، شکل گیری جامعه بر معیار حقوق شهروندی می باشد. در این نوع نظام، حکومت ها مکلف اند، تا حقوق اساسی افراد و شهروندان را تضمین و از آن حمایت نمایند. براساس نظام شهروندی، همه ی شهروندان ذاتا دارای حقوق مدنی و سیاسی بوده، چنانچه در همین ارتباط اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز اشاره کرده است. مطابق اعلامیه جهانی حقوق بشر، تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق باهم برابر اند. قانون اساسی افغانستان مصوب 1382 از جمله قوانین اساسی ای است که مبتنی بر ارزش های اسلامی و دموکراتیک تدوین گردیده که در آن حقوق اساسی بشر به عنوان حقوق شهروندان ذکر شد، و دولت مکلف به رعایت آن شده است

قانون اساسی به عنوان مادر قوانین حقوق شهروندی را به گونه زیر دسته بندی نموده است:

۱- حق آزادی ۲- حق ارتباطات ۳- حق سفر ۴ – حق تساوی ۵ – اصل بی گناهی ۶- حق عدم شکنجه ۷- حق داشتن وکیل مدافع ۸- حق مشارکت سیاسی۹- حق تعلیم و تربیه ۱۰- حق کار ۱۱- حق داشتن ملکیت ۱۲ – حق خدمات صحی ۱۳ – حق حمایت از خانواده

1- حق آزادی: قانون اساسی افغانستان آزادی را حق طبیعی هر انسان دانسته و دولت را مکلف به حمایت از آن نموده است. در ماده 24 قانون اساسی افغانستان مصرح شده است: آزادی حق طبیعی انسان است، آزادی و کرامت انسان از تعرض مصوون است، دولت به احترام و حمایت آزادی و کرامت انسانی مکلف می باشد».

2- حق آزادی و محرمیت مراسلات: یکی از حقوق اساسی شهروندان محرمیت مراسلات و ارتباطات شان است. چنانچه در ماده 37 قانون اساسی افغانستان آمده است: «دولت حق تفتیش مراسلات و مخابرات اشخاص را ندارد مگر مطابق به احکام قانون».

3- حق آزادی سفر و تعیین محل سکونت: یکی از حقوق اساسی دیگر حق آزادی در سفر و انتخاب محل اقامت می باشد. در ماده ۳۹قانون اساسی آمده است: «هر افغان حق دارد به هر نقطه ی کشور سفر نماید و مسکن اختیار کند مگر در مناطقی که قانون منع قرار داده است».

4- حق تساوی در برابر قانون: یکی از ویژگی های نظامی مبتنی بر حقوق شهروندی، تامین عدالت اجتماعی و منع تبعیض نسبت به همه ی شهروندان کشور می باشد.

ماده 22 قانون اساسی به این مهم پرداخته و در آن آمده است: «اتباع افغانستان اعم از زن و مرد در برابر قانون، دارای حقوق و وجایب مساوی می باشند».

_۵ حق داشتن وکیل مدافع: در عصر حاضر، یکی از مسایل حاد حقوق بشر، گزینش و انتخاب وکیل مدافع می باشد که به حیث یک اصل در هنجار های بین المللی، قانون اساسی و قوانین عادی کشور پذیرفته شده است. ماده سی و یک قانون اساسی به این موضوع اشاره دارد:» هر شخص می تواند برای دفع اتهام به مجرد گرفتاری و یا برای اثبات حق خود وکیل مدافع تعیین کند. متهم حق دارد به مجرد گرفتاری، از اتهام منسوب اطلاع یابد و در داخل معایری که قانون تعیین می کند در محکمه حاضر گردد».

۶- حق مشارکت سیاسی: یکی از ویژگی های دیگر نظام دموکراتیک مشارکت مردم در سرنوشت سیاسی شان می باشد. قانون اساسی افغانستان نیز به همین ارتباط اشاره کرده و در ماده 33 می نویسد». اتباع افغانستان حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را دارا می باشند».

۷- حق داشتن ملکیت: یکی از حقوق اساسی هر شهروند در یک نظام مردم سالار، داشتن حق ملکیت می باشد. ماده چهلم قانون اساسی می گوید: «هیچ شخصی از کسب مالکیت و تصرف در آن منع نمی شود، مگر در حدود احکام قانون».

۸- حق تعلیم و تربیه: یکی از حقوق مهم و اساسی شهروندان بالای حکومت، زمینه سازی تعلیم و تربیه برای فرزندان شان است. در ماده چهل و سوم قانون اساسی آمده است: «تعلیم حق تمام اتباع افغانستان است که تا درجه لیسانس در موسسات تعلیمی دولتی به صورت رایگان از طرف دولت تامین می شود». در ماده چهل و چهارم قانون اساسی نیز در مورد تعلیم و تربیه آمده است: «دولت مکلف است به منظور ایجاد توازن و انکشاف تعلیم برای زنان، بهبود تعلیم کوچیان و امحای بی سوادی در کشور، پروگرام های موثر طرح و تطبیق نماید».

_۹ حق کار و انتخاب شغل و پیشه: در ماده 48 قانون اساسی کشور آمده است: «تعیین ساعات کار، رخصتی با مزد، حقوق کار و کارگر و سایر امور مربوط به آن توسط قانون تنظیم می گردد».

۱۰- حق دسترسی به خدمات صحی: در ماده 52 قانون اساسی آمده است: «دولت وسایل وقایه و علاج امراض و تسهیلات صحی رایگان را برای همه اتباع افغانستان مطابق به احکام قانون تامین می نماید».

۱۱- حق حمایت از خانواده: با توجه به این که خانواده، به عنوان رکن مهم جامعه به شمار می آید، در قانون اساسی آمده است:» دولت به منظور تامین سلامت جسمی و روانی خانواده بالاخص طفل و مادر، تربیت اطفال و برای از بین بردن رسوم مغایر با احکام دین مقدس اسلام تدابیر لازم را اتخاذ می کند».

برآمد:

۱- برای اینکه انسان ها بتوانند زندگی آرام داشته باشند باید به حقوق همدیگر احترام قائل شوند.

۲- خداوند بزرگ نیز برای تمامی انسانها یک سلسه حقوق از قبل تعین کرده که اگر ما به آن پابند باشم در دنیا و آخرت کامیاب خواهیم شد.

۳- حقوق شهروندی از جمله حقوق است که همه ی افراد باید از آن برخوردار باشند .

۴- هیچ کسی و هیچ مرجعی نمیتواند حقوق شهروندی یک انسان را سلب کند .

۵- جمهوری اسلامی افغانستان نیز برای تمامی افراد این سرزمین حق و حقوقی قائل است. چنانچه در قانون اساسی افغانستان به حقوق یکسان همه ی اتباع افغانی تاکید شده وهیچ کسی نمیتواند بالای حق کسی دیگر تعرض نماید .

 

Comments (0)
Add Comment