“شهروند- خبرنگار” طبعاً یکی از شهروندان است، اما الزاماً خبرنگار نیست. خبرنگار کسی است که چند سال در یک مؤسسهی آموزشی دربارهی فن این حرفه درس خوانده و چند سال دیگر را به تجربه و تمرین گذرانده است.
منظور از شهروند خبرنگار، کسی که لزوما حرفه اش خبرنگاری نیست. اما به این نتیجه رسیده که به عنوان شهروند اطلاع رسانی کند، تجربه ومشاهدات خودرا به دیگران شریک بسازد. خبرنگاری حتا اگر شهروندی هم باشه دارای اصولی است که رعایت آن بسیار با اهمیت پنداشته میشود.
مردم همواره خبررسانی کرده اند وخبررسانی هیچ گاهی در انحصار عده ای خاصی نبوده است. خبررسانی درگذشته عمدتا شفاهی صورت میگرفت وخبرها دهان به دهان انتقال داده میشدند. پدید آمدن صنعت چاپ خبر رسانی را وسیع، پر دامنه کرد و همین طور ساده تر! شب نامه یکی از امکان های خبررسانی شهروندی بود. خبر رسانی در دوره اخیر دست خوش تغییر اساسی شده است. تغییری که قابل مقایسه است با پدید آمدن صنعت چاپ این تغییر اساسی را ما مدیون انترنت هستیم؛ اما نه انترنت!
– انترنت را باید با خبر تغذیه کرد؛اما با چه وسیلهای و با چه شیوه ای خبر را ثبت کنیم؟
در دورههای اخیر وسایلی پدید آمده ورواج پیدا کرده اند که جفت انترت هستند. یعنی به ساده گی میشه انچه را که در آنها ضبط شده اند در شبکه جهانی ریخت. یکی از این وسایل تیلیفون همراه است با این وسیله میشه، عکس وفلم گرفت صدا ثبت کرد، نوشت، وحتا مصاحبه کرد وحاصل کار را به انترنت منتقل ساخت. یعنی بیدلیل نیست که همه میتوانند خبرنگار شوند.
ما هم به عنوان شهروند خبرنگار باید خوب خبرنگاری کنیم، یعنی هنگام خبررسانی به این پرسش ها باید پاسخ بدهیم.
چه_که_کجا-وکی…….
چه: یعنی چه اتفاقی افتاده؛
که: یعنی چه کسی یا کسانی درگیر این اتفاق بوده اند؛
کجا:یعنی کدام شهر وکدام ده ودرچه محلی؛
وکی: یعنی درچه زمانی؛
طبعا خبر بخاطری که جامع باشد نباید به این اطلاعات پایه ای اکتفا کرد. مثلن باید سابقه ماجرا وزمینه های آنرا بیان کرد و از پیامدها و واکنش ها نباید غافل ماند.
اما اصل قضیه همون چه _که_کجا_ وکی است.
پس اگر میخواهید که خبرتان قابل استناد باشد وقابل پیگری_
به این نکته توجه جدی کنید.
اگر جز این باشد خبر ناقص ومبهم است وشاید جدی گرفته نشود. خبر خودش یک چیز است وشکل ضبطاش یک چیز دیگر، به این نکته باید توجه کنید که شکل ثبت خبر باید کیفیت لازم را داشته باشد. مثلن به کیفیت عکس وفلم دقت لازم شود، لازم نیست عکس ما هنری باشد؛ اما بهتر است که جزییات بیشتری از اتفاق را نشان بدهد. خبر را که فرستادید در شرایطی که خطر پیگیری وجود دارد لازم است که دیگر ردی از آن در وسایل شخصی، یعنی در دوربین، تیلیفون همراه، کمپیوتر شخصی تان وجود نداشته باشد. یعنی حتا از ایمل شخصی تان برای خبرنگاری استفاده نکنید. اگر گاهی هم استفاده کردید رد این فعالیت را در ذخیره گاه آن از بین ببرید.
ویک چیز دیگر را هرگز ازیاد نبرید.
دیوار موش دارد، وموش هم گوش دارد!
این قاعده در عصر انترنت خوب عمل می کند. خوب خبر را درکجا منتشر کنیم. خبر را اگر سر چهارراه بگویم بورد خوب تری دارد تا در کنج اتاق. انترنت را مثل یک شهر تصور کنید که که میدان وچهار راه دارد. گذرگاهای پر رفت وآمد وکوچه های خلوت، بهتر است که خبر مهم مانرا در چهار راه پر رفت وآمد منتشر کنیم، البته این مخالفت با این ندارد که آنرا به یک وبلاگ کم رفت وآمد بفرستیم.
قدرت شهروندان خبرنگار
آنهایی که پیش از این تنها به عنوان «مخاطب» و «شنونده» شناخته میشدند حالا خود سخن میگویند و قدرت انتخاب پیدا میکنند. سوژه و موضوع که پیش از این توسط دبیران و سردبیران و تحث تاثیر جریانهای سیاسی و اقتصادی تعیین میشد، حالا بسیار شکننده شده و مردم خود نقطه تمرکز را تعیین میکنند. رسانههای بزرگ از خبر جا میمانند؛ یا به دلیل خطر، یا به دلیل فاصله و گاهی به دلیل سانسور، اما شهروندان خبر را به دیگران میرسانند.
لایههای روزنامهنگاری شهروندی
حضور بیواسطه مخاطب در خبرنگاری انواع و سطوح مختلف دارد:
– درج اظهار نظریات همان کامنت در زیر گزارشها؛
– ارسال عکس، گزارش و ویدئوهای شخصی از یک واقعه به رسانههای حرفهای؛ به مثابه منبعی ارزشمند از شاهدان عینی در کنار خبرنگار حرفهای؛
– انتشار بیواسطه گزارشهای فردی در شبکههای مختلف ارتباط جمعی؛
– توجه به دیدگاههای مردمی و گزارشهای شهروندی امروزه تاحدی است که وب سایتهای مستقل روزنامهنگاری شهروندی راهاندازی شده است؛
مثلن:
ویکی ژورنالیزم، در قالب ویکی نیوز و ویکی پدیا، از دیگر سطوح روزنامه نگاری شهروندی است که محتوای نامحدودی از مطالب و اخبار توسط شهروندان در آنها تولید میشود.
چالشهای روزنامهنگاری شهروندی و ضرورت آموزش
در کشورهایی که در آنها دریافت آزاد اطلاعات وجود ندارد، مردم به روزنامهنگاری شهروندی بیشتر گرایش نشان میدهند. نمونه این گرایش شدید را در فضای روزنامهنگاری افغانستان هم میتوان دید؛ با وجود رسانههای آزاد و مستقل، علاقه به روایت آزاد شهروندان بیشتر شده است. درواقع «سرعت»، «دروازهبانی خبر»، «نزدیکی به دید مردم» و «آزادی بیان» از مزایای روزنامهنگاری شهروندی است، اما در عین حال چالشهایی هم در روزنامهنگاری شهروندی وجود دارد که از دید روزنامهنگاران حرفهای دور نمانده است.
این چالشها را میتوان در سرفصلهای زیر دستهبندی کرد:
– صحت اخبار؛
– اعتبار منابع؛
– رعایت نشدن برخی موازین اخلاق رسانهای؛
– رعایت حریم خصوصی؛
– آمیختگی اخبار و گزارش با قضاوتهای شخصی بیپشتوانه؛
– اصول حقوقی؛
– عدم توجه به اصول نگارشی.
اینکه میلیونها نفر از مردم عادی به شهروندان روزنامهنگار و شاهدان تاریخ و چشم همه انسانها در جهان تبدیل شدهاند، هم خوب است و هم بد. در عین حال این پرسش همچنان پابرجا می ماند که آیا ما حق داریم به هر علت شهروندان را از نقل مشاهده خود از جهان واقعی منع کنیم؟ آیا اصولا شهروند خبرنگاران باید به ملاکها و معیارهای روزنامهنگاران حرفهای پایبند باشند؟