برنامه ریزی و کار با گزارشگران
باید میان نیاز برنامهسازان و مشکلات گزارشگران تعادل برقرار کرد. جواد رحیمی، سر دبیر شبکه تلویزیون چکاد، از تجربیات خود در این زمینه میگوید.
مخاطب امروز
با افزایش ابزار مخابراتی، مخاطب امروز را نمیتوان فقط با خبر و نشستهای خبری – سیاسی راضی کرد. تقاضا برای مطالب فراتر از خبر روزافزون است.
زندگی روزمره انسانها از یک روستای دورافتاده یا شهری که اولین بار نامش را میشنویم تا شهرهای معروف جهان، پر از داستانهای جذابی برای گفتن است که کشف و هنر بیانش مشغله و منبع رقابت برای هزاران خبرنگار و رسانه است.
برنامه ریزی
رسانههای کلیدی ملی و بینالمللی، برای دستیابی به رویدادها و گزارشهای دست اول فراتر از خبر به گزارشگران محلی متکی است و به برنامه ریزی و تحقیق بیشتر منابع. به قول هربرت گانز، جامعهشناس آمریکایی، دروازهبان خبر بین منبع و رسانه خبرنگاراناند. که هدایتگر این رابطهاند. رابطهای که مانند رقص تانگو است، بدون هماهنگی وهدایت دوجانبه نمیتواند خوب اجرا شود.
هر رسانه نگاه و سلیقه خودش را دارد و هر گزارشگر نیز سبک و روش کار به خصوصش را.
ادیتور یا سردبیر با گزارشگران محلی در مورد ساختار گزارشها، مراحل مختلف برنامه ریزی و تحقیق را باید طی کنند، تا به توافقی برسند.
در نظر داشته باشیم که سردبیران و تهیه کنندگان در افغانستان هر گزارشی را در چارچوب یک برنامه کلانی درنظر میگیرند و گزارشگران آن را در هیأت اهمیت محلی با جذیات و ریزهکاریهایش در نظر دارند.
سردبیربر امور یافتن اطلاعات، ادغام و پختن آن نظارت میکند. در حالی که تجربه، برداشت و سبک کار خبرنگار در محل متفاوت است. در این میان انگیزه، توانایی تهیه اطلاعات مناسب، نزدیکی اجتماعی و جغرافیایی، گزارشگر را در موقعیتی قرار میدهد که بر داستان حس مالکیت داشته باشد.
توافق بر سر گزارش
برای حصول توافق بر روش کار تحقیق و جمع کردن اطلاعات و انجام دادن مصاحبهها باید میان سردبیر و گزارشگر گفت و شنود لازم انجام شود تا هر دو درک کاملی از خواست هم داشته باشند.
سردبیر یا تهیهکننده برای پوشش یک موضوع پیشنهادی، اندیشه و طرحی در سر دارد و از پیش مشخص کرده که این گزارش را در کجا پخش خواهد کرد.
گزارشگر در محل، تصورات و برداشتهای خودش را دارد که هر دو باید کنار هم گذاشته شود، ژانرمشخص شود و عناصری که گزارش را جذاب و قشنگ میسازد بررسی و بحث شود.
گزارشگر باید در مورد پوشش این قصه در روشنی کامل قرار گیرد، تا راه هر سوء تفاهمی بسته شود. در بسا موارد خوب است تا به صورت نوشتاری جزئیات درج شود و گزارشگر بداند از او چه میخواهند و سردبیر مطمئن باشد که عناصر مطلوب او در این گزارش گنجانیده شده است. نباید توقعات را بر اساس حدس و تصور گذاشت.
طول گزارش
مهمترین بخش کار مشخص کردن طول گزارش است تا بر اساس آن هم سردبیر و هم گزارشگر درک کنند که اطلاعات و داشتههای خود را در چه ظرفیتی فشرده کنند. تهیهکننده مواظب حجم برنامه خود است تا گزارشهای متعددی را کنار هم بگنجاند و گزارشگر با مطالبی که یافته مانند فرزندانی برخورد میکند که از دست دادن هر بخشش برایش ناراحتکننده است.
اگر برای گزارش زمانی دو دقیقهای توافق شده و تهیهکننده در برنامه فقط همین مقدار جا دارد، اما در آخرین لحظه گزارش طولانی چهار یا پنج دقیقهای ارسال میشود، چنین تجربهای ناراحتی و درد سر بزرگی برای طرفین ایجاد میکند و در بسا موارد تهیهکننده از خیر پخش آن صرف نظر میکند. کوتاه کردن یک گزارش در آخرین لحظات که برنامه آماده پخش است گاهی اصلا عملی نیست.
گزارشگران جوان معمولا دوست دارند اطلاعات بیشتر را کنار هم بچینند و بسیار معمول است که نتیجهاش طولانی شدن گزارش است. برای گزارشگر که در محیط زندگی میکند، اطلاعات و مصاحبهها حیاتی است و کوتاه کردن آن را زیان بزرگی به حیثیت کار و سلامت قصهاش میداند، ولی برعکس سردبیران قیچی به دست با بیرحمی جملات اضافی و اطلاعات غیر لازم را حذف میکنند و میخواهند مقدار معینی از اندیشهها را در بستر تحمل ذهن مخاطب در گزارش بگنجانند تا تاثیرگذاری کار و تمرکز گزارش از یک زاویه دید معین تامین شود. تجربهای که همیشه شیرین نیست، مگر تا زمانی که شنونده یا بیننده به تحسین بپردازد.
ساده نگاری و زیبا سازی
گزارشهای مدرن امروزی که در انگلیسی به آن «story» میگویند، از نظر نوشتار، به روشهای داستان نویسی نزدیک شده است.
در اول به نظر میرسد که این روش متن را بسیار ادبی و پیچیده میکند، حال آنکه ارائه صنایع ادبی نیاز نیست، بلکه ساده نویسی و همه فهم بودن به صورت گفتاری نوشتن مطرح است. ساده نویسی دشوارترین سبک نویسندگی است که از کمال و تسلط کامل بر هنر نویسندگی سرچشمه میگیرد، نوشتن با ادبیات بازاری ساده نویسی نیست.
در خبرنگاری معاصر بسیاری از گزارشها را درعین حالی که با زبان ساده و قابل فهم مینویسند، با عناصری از رنگ و صدا و تصویر زیبا میکنند تا شنونده، بیننده و خواننده را بیشتر به خود معطوف کند. این کار برای گزارشگر و رسانه اعتبار کسب میکند و بر تعداد مخاطبان میافزاید.
محض خبر یا اطلاع دادن در مورد یک مهم اجتماعی یا مسائل فراتر از خبر که برای میلیونها تن مخاطب منبع الهام و آگاهی باشد و بین آنها تماس برقرار کند.
به یاد داشته باشیم مخاطبان امروزی مطالب طولانی، پیچیده و انبار کردن اطلاعات بیش از حد در یک گزارش را دوست ندارند.
تصویر کلان
گاهی گزارشهای محلی به صورت مجرد شانس پخش در رسانههای بزرگ و جهانی را نمییابند. چون آن را با دید کلانی که مخاطب فرامحلی را جلب کنند تهیه نمیکنند. ارزش برنامه ریزی و بحثها و جدلهای سازنده با خبرنگاران محلی در این است که یک گزارش را برای مخاطبان بیشتر و حتی جهانی در نظر بگیریم.
برای مثال یک گزارش را در هرات در غرب افغانستان در نظر بگیریم. صنعت بوت (کفش) سازی در این شهر در نتیجه واردات بیرویه بوتهای ارزان قیمت ظرف یک دهه صدمه دیده است. گزارشگر این موضوع را به گزارشی مبدل میکند ودر حد یک گزارش محلی مطرح میشود. حال آنکه این مشکل در سطح کل افغانستان مطرح است. تحقیق و جمع آوری اطلاعات بیشتر، درگیر کردن مسئولین بلندمرتبه، ارزیابی تبعات این رویداد بر اقتصاد خانوادهها و کل کشور موجب میشود این گزارش را در سطح کلانی ارائه کنیم تا حتی بر سیاستهای اقتصادی شرکتها ودولت اثر گذار باشد.
جمع آوری این اطلاعات که صنعت بوت سازی در افغانستان در کل چه آسیبی دیده است و سرمایه گذاری مجدد در این زمینه برای تولید سالانه بوت برای سی میلیون جمعیت در سطح افغانستان چه سودی برای اقتصاد مردم کشور به بار میآورد. این نیازمند یک کار تحقیقی و تیمی کلان است.
در همین گزارش بررسی تولید سالانه پوست در افغانستان انجام شود، چه مقدار پوست هر سال به خارج صادر میشود، آیا امکان صنایع چرم در داخل افغانستان هست؟ چه نوع و چه مقدار سرمایه گذاری نیاز است. آیا سرمایه گذارانی خواهند بود که سراغشان برویم و علاقمندیشان را گزارش کنیم. تولید بوت، مرغوب و با ظرفیت بلند در افغانستان برای یک جمعیت سی میلیون نفری سود کلانی عاید میکند. یا مثلا در این گزارش این نظریه را پرورش بدهیم که برای سربازان ارتش و پلیس یا شاگردان معارف در کارخانههای ملی بوت تولید شود، اهمیت اقتصادیاش را چگونه ارزیابی کنیم.
چنین گزارشی میتواند توجه مخاطبان ملی و بینالمللی را در بخش زبانهای بیبیسی از جمله مخاطبان انگلیسی جذب کرد. نشر چنین گزارش تحقیقی برای سایت بیبیسی به زبانهای مختلف توجه برانگیز میشود.
گزارش در کجا پخش میشود؟
آیا این گزارش برای بخش اول برنامه است یا این یک داستان غیر جدی و ذوقی است، که در وسط یا آخر برنامه پیشبینی شده است؟ آیا گزارشی مستقلی است یا بخشی از یک سری گزارشها و گفتگو یا پوشش ویژه؟ آیا برای توضیحات بیشتر نیاز مجدد به حضور خبرنگار خواهد بود تا مصاحبه شود؟ همه اینها باید میان سردبیر و گزارشگر مورد توافق قرار گیرد و چیزی مبهم باقی نماید.
گزارشگر میتواند بر سر اهمیت گزارشش با سردبیر یا تهیهکننده صحبت کند و این قناعت را به وجود آورد تا مدیران پخش با او بر سر زاویه پوشش و ساختار گزارش و اینکه در کجای برنامه بگنجد توافق کنند. او است که به گزارش جان میدهد، ولی سردبیر تصمیم گیرنده پخش این گزارش است. این یک جاده دو طرفه است که هر دو طرف باید خواستها و نیازهای همدیگر را درک کنند.
پابندی به زمان
گزارش باید بر اساس زمان مشخص شده تهیه شود. اهمیت تهیه گزارش در زمان مقرر حیاتی است و در مواردی اگر گزارش به موقع نرسد برای برنامه بعدی آنقدر دیر است که شاید سر دبیر از پخش آن خودداری کند. برای گزارشگران در محل مهمترین کار برنامه ریزی و توافق بر سر زمان است و در صورتی که به کمک نیازی باشد باید در اسرع وقت سردبیر خود را در جریان قرار دهد.
گزارش بدیل
حتی در وضعیتی که اطمینان صد در صد از دستیابی گزارش داشته باشیم، تهیهکنندگان برای یک وضعیت غیر مترقبه برنامه بدیل را در ذهن خود داشته باشند تا در حالت بروزمشکلی سراسیمه نشوند.
تهیهکنندگان و سردبیران باید همیشه شکیبایی لازم را داشته باشند و مشکلاتی مانند مسایل امنیتی، محدودیت به دسترسی اطلاعات در محل، زیر قول زدن مسوولان محلی و خودداری از دادن اطلاعات در آخرین لحظات را پیشبینی کنند. راه چاره همانا گزارش بدیل است.
حکایت معروف که خبرنگاری از مراسم عروسی دست خالی برگشت، چون عروسی برگزار نشد، ولی چه حکایت و خبر مهمتر از اینکه چرا برگزار نشد؟ این خود موضوع خبری برای مخاطب شد. این ظرافتها را میتوان در کار خبرنگاری همیشه در نظر داشت که در آخرین لحظه ماهیت پوشش داستان را متناسب به وضعیت تغییر بدهیم و گزارشگر در حالت دومی در طرح جانشین یا بدیل در برنامه نقشی بگیرد.
دفاتر محلی
حالا که بیبی سی در کشورهای مختلف دفاتر محلی دارد، رابطه و تفاهم نزدیک میان مدیران وسردبیران لندن و محل در برنامه ریزیها بسیار مهم است. گاهی در میانجیگری تهیهکننده با سردبیر در محل میان لندن و گزارشگر سوء تفاهم پیش میآید، لذا باید دراین موارد وضاحت و شفافیت را بیشتر کرد.
تصمیم نهایی را همواره سردبیر یا تهیهکننده در مرکز پخش در مشورت با گزارشگران و مدیران در محل باید بگیرد اما همیشه گوش دادن به پیشنهاد و نظر همکاران در محلی که رویداد اتفاق افتاده بر اعتبار کار و پوشش بهتر تاثیر گذار است.
هدف مشترک در هر رسانه میان مدیران و گزارشگران ارایه کار موفق برای جلب مخاطب است، هر آنچه این مهم را آسیب میرساند باید شناسایی شده و حذف شود.