یک فعال حقوق زنان در پیوند به گفتگوهای صلح: مردان نمیتوانند از حقوق زنان دفاع کنند!
گفتوگوکننده: ناجیه نوری، فعال حقوق زنان در پیوند به گفتگوهای صلح
یادداشت: دور دوم مذاکرات صلح با طالبان که قرار بود جمعه در پاکستان برگزار شود، به دلیل اعلام مرگ ملاعمر رهبر گروه طالبان تا زمان نامشخصی به تعویق افتاده است. و اما در مورد حضور زنان در دور دوم مذاکرات بین حکومت افغانستان و طالبان، حرف و حدیثهای زیادی وجود دارد.
طالبان همیشه بر شروط خود که عدم حضور زنان در فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است، تأکید دارند.
پس از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان تمام موسسات آموزشی به روی دختران بسته شد و حضور زنان در فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی منع گردیده و حتا حضور آنان در اجمتاع بدون محرم شرعی جرم پنداشته میشد.
و اما اکنون که بحث مذاکره با طالبان مطرح است، فعالان حقوق زن خواهان حضور یک زن در این مذاکرت اند تا از حقوق زنان دفاع کند.
این فعالان حقوق زن خواهان حضور یک زن توانمند که دانش کافی؛ توانایی صحبت کردن و توانایی دفاع از حقوق زنان افغانستان در این نشست را داشته باشد، اند.
آنان به این باور اند که حضور یک زن توانمند و با داشتههای بلند علمی و دیپلوماتیک میتواند تامینکننده منافع حقوق زنان در این مذاکرات باشد.
اکنون پرسوشنودی را باشهلا فرید استاد دانشگاه کابل و یکی از فعالان حقوق زن در این خصوص انجام دادهایم که اینک میخوانید:
سپاس فراوان از شما استاد فرید که حاضر به مصاحبه شدید. نخست اینکه چرا زنان برای حضور یک زن در مذاکرات صلح با طالبان تاکید دارند؟
زنان افغانستان در زمان حاکمیت طالبان به حاشیه رانده شدند و ده سال در عرصههای علمی، فعالیتهای اجتماعی، و مشارکت سیاسی از مردان عقب ماندند که طالبان عامل اصلی این عقبگرد هستند؛ بنابراین نیاز است که خود زنان در مذاکرات صلح شرکت کرده و از حق شان دفاع کند تا نسل امروزی بار دیگر شاهد چنین مصیبتی نباشند.
و اما زنی باید در این چنین نشست شرکت کند که توانایی صحبت کردن و توانایی دفاع از حقوق زنان را داشته باشد. یا بهتر بگویم حضور او موثریت داشته باشد.
چگونه مؤثریت؟
ما میخواهیم زنی در این مذاکرات شرکت کند که بتواند با جرأت صحبت کند، تعهدات دولت افغانستان را در این نشست یادآوری کند، مشکلاتی را که طالبان برای زنان افغانستان خلق کرده بودند را بازگو کند. در مدت زمانیکه دیگر حتا ملاعمر زنده نبود، به نام او طالبان صدها زن افغانستان را کشتند، بیوه ساختند و یا فرزندان آنان را کشتند؛ بنابراین زن شرکت کننده در این مذاکرات توانایی گفتن این حقایق را به طالبان داشته باشد.
اگر بانویی به نمایندهگی از زنان افغانستان در این نشست شرکت کند که حرفی برای گفتن نداشته باشند و تنها چند کلمه را که مردان برای او دیگته کرده اند، بیان کند، بدون شک بهتر خواهد بود که اصلاً شرکت نکند.
اگر زنانی که دیروز از امریکا آمده اند و یا وکیل، وزیر و یا هم سناتور بودند، به عنوان نماینده زنان در این نشست معرفی شوند، بدون شک دردهای زنان افغانستان را احساس کرده نمیتواند؛ بنابراین حضور چنین زنی هیچ موثریت ندارد و بهتر است که شرکت نکند.
یعنی ما درکنار اینکه خواهان حضور یک زن در این نشست هستیم، خواهان شرکت زنی در این مذاکرات هستیم که دردها و رنجهای زنان و دختران افغانستان را بیان کرده بتواند.
بانویی که در این نشست شرکت میکند، باید قبلاً با زنان افغانستان و بانوانی که در بخشهای مختلف سیاسی و اجتماعی مصروف اند، دیدار و گفتوگو کند و تعهد کند که نظریات آنان را با طالبان شریک میسازد.
با وصف بازیهایی که در روند صلح وجود دارد و بدون شک سیاستهای جهانی و منطقهیی در آن دخیل است و در وضعیتی که حتا دولت افغانستان تسلطی براین نشست ندارد، حضور یک زن در این نشست چه مشکلی را حل خواهد کرد؟
ترکیب از افرادی که دیپلوماسی جوان امروز را بلد نباشد و دیپلوماسی آنان عقب مانده تراز دیپلوماسی پاکستانیها و طالبان باشد، بدون شک بازنده خواهند بود و مرد و زن آن تفاوت نمیکند؛ بنابراین باید توازن دانش افراد در نظر گرفته شود نه سمت، قوم و زبان آنان. یعنی کسی باشد که تعهد برای افغانستان داشته باشد؛ اما اگر تعهد وجود نداشته باشد و از جانبی هم دیپلوماسی را بلد نباشد بدون شک مذاکرات نتیجه دلخواه نخواهد داشت که متأسفانه من این توانایی را در ترکیب فعلی هیأت مذاکره کننده و شورای عالی صلح نمیبینم.
اگر هیأت مذاکره کننده چه مرد و چه زن، افراد قوی و با داشتههای علمی بلند و تجارب کافی در این نشست شرکت کنند، به یقین کامل میتوان گفت که اداره روند گفتوگو را در دست خواهند گرفت، اما چون هیأتی که ترکیب شده از یک سو اختلافاتی میان خود دارند و از جانب دیگر، از داشتههای علمی بلند برخودار نیستند، بنابراین نمیتوان امیدوار بود.
زمانیکه از گفتوگوهای صلح صحبت میشود، بحث قانون اساسی و کنوانیسیونهای بینالمللی به عنوان پیش شرط مذاکرات مطرح است و گفته شده که این شرطها خطوط سرخ دولت اند که قابل تغییر نیستند، پس چرا شما نگران هستید؟
اگر در مذاکرات صلح، طالبان همان بخش قانون اساسی را که مربوط به زنان میشود نپذیرند، در این صورت بانویکه از زنان نمایندهگی میکند میتواند بگوید که زنان و مردان در قانون حق مساوی دارند و نباید این حق از آنان گرفته شود؛ اما اگر یک زن در این مذاکرات حضور نداشته باشد، ممکن مردان این درخواست را به راحتی بپذیرند و صدمه جبران ناپذیری به زنان افغانستان وارد کنند.
مسالۀ مهم دیگر اینکه رییسجمهور افغانستان قطعۀ نامه ۱۳۲۵ را امضاء کرده و تعهد دارد که آن را در افغانستان پیاده خواهد کرد؛ اما عملی کردن آن دولت افغانستان را موظف میسازد که زنان در تمامی پروسههای صلح این چنینی باید حضور داشته باشند.
تاکید حضور یک زن به گونۀ «سمبولیک و انجویی»، به منطور توازن رعایت جندر، چه تاثیری به روند گفتوگوها خواهد داشت؟
بحث توازن جنسیتی مطرح نیست و اما اگر بحث جندر مطرح باشد، پس باید نصف زنان و نصف مردان باشد؛ بنابراین هدف اساسی حضور یک زن توانمند و با دانش که توانایی دفاع از حقوق زن افغانستان را داشته باشد تا بتواند صدای زن افغانستان را دراین مذاکرات بلند کند.
آیا مردان نمیتوانند مدافع حقوق مردم افغانستان که زنان هم شامل اند؛ باشند؟
مردان افغانستان درسالیان گذشته ثابت کردند که نمیتوانند حامی حقوق زنان باشند و این مساله بارها ثابت شده؛ بنابراین باید یک زن و آن هم زنی که توانایی کامل درهمه عرصهها را داشته باشد، در مذاکرات صلح با طالبان شرکت کرده واز حقوق زنان دفاع کند.
رهبر نمادین طالبان سه سال قبل فوت کرده؛ اما دولت افغانستان از آن هیچ گونه اطلاعاتی نداشت و پاکستان مرگ او را پس از دو یا دونیم سال بعد اعلام میکند؛ بنابراین امیدی به این چنین مردها نیست؛ پس خوب است که مردها برای مردان افغانستان که اکثریت جامعه مردسالار ما را تشکیل میدهند و در افغانستان حاکم اند، نمایندهگی کند و یک زن هم از زنان افغانستان نمایندهگی کند.
از سویی هم، قرنها صدای زنان را مردان بلند کردند و برای حق زنان تلاش کردند، اما اکنون زنان افغانستان در جایگاهی قرار دارند که خود میتوانند از حق خود دفاع کنند.
تا زمانیکه زنان خود خواستها و حرفهای خود را مستقیماً با طالبان مطرح نکنند؛ ممکن بار دیگر حق آموزش؛ امکانات صحی و مشارکتهای سیاسی از آنان گرفته شود.
چرا از حقوق بشر و حقوق زنان به عنوان دو مسألۀ جداگانه یاد میشود، آیا زنان جزء بشر نیستند؟
من طرفدار این مساله نیستم؛ اما چون در افغانستان حقوق زنان از حقوق مردان نهایت عقب مانده، و برای اینکه ما حقوق زن و مرد را مساوی بسازیم، مجبور میشویم که حقوق زنان را جدا از حقوق بشر مطالبه کنیم.