یک: ناشران به کاربران نزدیکتر و از آگهی دهندگان و سرمایه گذاران دورتر شده اند: الگوی تجاری که به حمایت آگهی دهندگان متکی بود، تقریبا از بین رفته و منسوخ شده است. عمدهی خرید و فروش خودکار آگهی در دستان فیسبوک و گوگل است که همه نوع اطلاعاتی را، بهتر از خود سرمایه گذاران و آگهی دهندگان، درباره ی آنها دارند.
دو: ارزش افزودهی ارگانهای خبری از اعتبارش ناشی می شود، به ویژه در دوران اطلاعات جعلی، تبلیغات سطحی، و اطلاعات غلط. رسانههای خبری باید در تلاش باشند تا اعتبار و اعتماد بیشتری کسب کنند و این کار را باید از راه برشمردن جزییات منابع مالی و شیوهی خرج کردن آنها انجام دهند. گردانندگان رسانه ها باید متوجه باشند که در این دوران، شفافیت مهم است و باید پاسخگوی مخاطبانشان باشند.
در پی و در نتیجهی حاکم شدن این دو شیوهی رسانهای در عصر امروز، ده پارادایم تازه برای خبرنگاری دیجیتال ایجاد شده است:
۱. جامعه به جای مخاطب: ارگانهای خبری باید اول در پی آن باشند که با تکیه بر محتوای وزین بر مبنای نیازها و نگرانی های پیرامونشان در سطوح اجتماعی، احساسی، و فرهنگی، اجتماعی ایجاد کنند.
۲. کاربران به جای سرمایه گذاران و آگهی دهندگان: محتوای رسانهها باید با ارزشهای اجتماعی و اخلاقی کاربران همخوانی داشته باشد، نه با اهداف سودآوری آگهی دهندگان و سرمایه گذاران.
۳. روابط به جای گستردگی: مهم تعداد چشمهایی نیست که مطالب رسانه را می بینند، بلکه شیوهی تعامل خبرنگاران آن رسانه و واکنشی است که نسبت به نیازهای اجتماعشان نشان می دهند.
۴. کیفیت به جای کمیت: به جای اشباع کردن مخاطبان با تازه ترین اخبار، که توسط همهی رسانهها پوشش داده می شود، ارائهی اخبار کند یا آهسته اهمیت بیشتری دارد. این، به معنای تعمق در اخبار و تحلیل آنهاست.
۵. خدمات عمومی به جای تجارت سودآور: تریبونهای اخبار دیجیتال گزارشهای تحقیقی را تولید می کنند که روایتهای خبری بازیگران قدرتمند سیاسی و تجاری را به چالش می کشد. نمونههایی از این نوع رفتار رسانهای را در فرانسه و اسپانیا می توان دید.
۶. سرمایهی اجتماعی به جای سرمایه ی شخصی رسانه: کسب این سرمایه در گرو اعتبار محتوای مطالب، رابطهی وبسایت با دیگر نشریات وارگانها، و شهرت و اعتبار خبرنگاران آنهاست.
۷. اعضا به جای مشترکان: مهم ان است که طرفداران یک نشریه یا ارگان رسانه ای، خواهان حمایت از آن باشند و این کار را با تداوم حمایت خود- و نه تنها حمایت مالی- از رسانه انجام دهند.
پازل طرح عضویت به خوبی این الگوی رسانهای را با به کارگیری بیش از یکصد مثال تجسم می کند.
۸. رسانههای خاص به جای رسانههای کلان: رسانههایی که به موضوعاتی بپردازند که کمتر به آنها پرداخته می شود، در دنیای امروز بیشتر مورد توجه خواهند بود. در میان این موضوعات: حقوق بشر، کیفیت خدمات عمومی، آموزش همگانی، محیط زیست، بهداشت، نوآوری، و دانش است.
۹. احیاء رسانههای شخصی مثل اییمیل و وبلاگ: امتیاز این نوع رسانهها این است که می توان آنها را از گوگل یا فیس بوک الگوبرداری کرد. چند رسانه اخیرا از این الگو بهره برداری کرده اند.
و یک پارادایم تازهی دیگر برای آنها که تا اینجای مطلب را خوانده اند:
۱۰. همکاری به جای رقابت: نمونهی بارز این نوع تعامل رسانهای، کار OjoPúblic ی پرو با همراهی چهار رسانهی دیگر در تحقیقات پیرامون سرقت اشیاء تاریخی و میراث فرهنگی از آمریکای لاتین است.